گفتمش آغاز درد عشق چيست؟

 

عشق يعني پاكي و صدق و صفا خودشناسي حق شناسي از وفا

عشق يعني دور بودن ازخطا  بنده بودن خلوت دل با خدا

عشق يعني نفس را گردن زدن پاك و طاهر گشتن روح و بدن

عشق يعني صيقل زنگار دل ديدن اسرار غيب در جام دل

 

گفتمش آغاز درد عشق چيست ؟

گفت آغازش سراسر بندگيست

گفتمش پايان آن را هم بگو

گفت پايانش همه شرمندگيست

گفتمش درمان دردم را بگو

گفت درماني ندارد بي دواست

گفتمش يك اندكي تسكين آن

گفت : تسكينش همه سوز و فناست

میوه ی ممنوعه

 

ميشه خدا رو حس كرد تو لحظه هاي ساده

تو اضطراب عشق و گناه بي اراده

بي عشق عمر آدم بي اعتقاد مي ره

هفتاد سال عبادت يك شب به باد مي ره

وقتي كه عشق آخر تصميمشو بگيره

كاري نداره زوده يا حتي خيلي ديره

ترسيده بودم از عشق عاشق تر از هميشه

هر چي محال ميشد با عشق داره ميشه

عاشق نباشه آدم حتي خدا غريبس

از لحظه هاي حوا هوا مي مونه و بس

نترس اگه دل تو از خواب كهنه پا شه

شايد خدا قصتو از نو نوشته باشه

وقتي كه عشق آخر تصميمشو بگيره

كاري نداره زوده يا حتي خيلي ديره

ترسيده بودم از عشق عاشق تر از هميشه

هر چي محال ميشد با عشق داره ميشه